نظرات ياداشت The Future - سكوت

وبلاگ : سكوت _ فريادي در دل

يادداشت : The Future

نظرات : 1 خصوصي ، 11 عمومي

نام:

ايميل:

سايت:

مشخصات شما ذخيره شود.

متن پيام :
حداکثر 2000 حرف

كد امنيتي:

اين پيام به صورت خصوصي ارسال شود.

+ دكتررحمت سخني Dr.Rahmat Sokhani

سلام دوست خوب وعزيزمن خسته نباشي دريك جمله:

تولدت مبارك

دكتر رحمت سخني از مركز آموزشي درماني امام خميني (ره)

اروميه مركز هميشه سرسبز وغيور آذربايجان غربي AZERBAIJAN

rs272@yahoo.com

+ دكتر رحمت سخني

سلام دوست با ذوق من خسته نباشي باآرزوي موفقيتان دريك جمله:

تولدت مبارك

دكتر رحمت سخني از مركز آموزشي درماني امام خميني (ره)

اروميه مركز هميشه سبز وغيور آذربايجان غربي AZERBAIJAN

rs272@yahoo.com

Birthday Candles Birthday Balloon [تصوير: fd5yit.jpg]

+ دكتر رحمت سخني

سلام دوست با ذوق من

تولدت مبارك

دكتر رحمت سخني ازاورميه مركز آذربايجان غربي

Birthday Candles Birthday Balloon

+ علي

به نام خدا

با سلام

خيلي وقته منتظر مطلب جديد هستيم

مبعث پيامبر مبارك

+ علي

بي صدا آمد چه غوغا کرد و رفت
بي نوا دل را چه رسوا کرد و رفت
در درونم شعله هاي ي عشق ريخت
عاقبت صد فتنه بر پا کردو رفت
روز ِ من شب کرد و شب را پر ز تب
زندگي را يک معما کرد و رفت
با نگاهي مثل يخبندان ِ دي
در دو چشم ِ خسته ام هي کرد و رفت
عزم ِ رفتن کرد و چون سوداگران
قلب و روحم را تمنا کرد و رفت
روح ِ آزادم گرفتارش که شد
خود سفر تا قعر دنيا کرد و رفت
صاحب ِ آن قلب ِ سنگي در دمي
آمد و رازم هويدا کرد و رفت
( عزت پناهي )

+ علي

سراغ ِ تو را از صنوبر گرفتم
و بادي که مي آمد از صبح ِ شالي .
و از شاپرک ها
که پر کرده در خود شور ِ بازي
سراغ ِ تو را از چکاوک گرفتم
که طعم ِ غزل هاي ِ حافظ به منقار دارد
و از کبک ِ کوهي
که يک روز با جفت ِ خود رفت
و با بال ِ تنها يي اش باز گشت
سراغ ِ تو را از دل ِ خود گرفتم
نديدم که که از کوچه باغ ِ غمانش
به اندازه ي يک قدم آه هم
آن طرف رفته باشي
اگر خواستي مي تواني سراغ ِ مرا
از غزالان ِ شعرم بگيري .
( فتاح پارياب )

+ علي

به من دروغ نگو ، تو هم گناه کرده اي
و در نگاه ِ آبي ِ کسي نگاه کرده اي
تمام ِ روز هاي ِ ما که از غزل سپيد بود
تو روز هاي ِ خوب را ببين سياه کرده اي
دل ِ من و تو از قفس پريده بود ، پس چرا
تو قلب ِ ساده ي ِ مرا اسير ِ آه کرده اي ؟
تو روح ِ ساده ي ِ مرا به انزوا کشانده اي
به انتها رسيده اي ، تو اشتباه کرده اي
به خاطر دروغ ِ تو دلم شکست نازنين
چرا بدين دليل تو ، مرا تباه کرده اي ؟
( جعفرزاده )

+ علي

در فراقت نيست آرامم ، تماشا کن مرا
دردمندي بي سرانجامم ، تماشا کن مرا
گرچه در هجران ِ تو من سوختم سرتا به پا
باز هم در عشق ِ تو خامم ، تماشا کن مرا
جرعه اي از جام ِ چشمان ِ تو نوشيدم ، کنون
مست و سرخوش زان مي ِ جامم ، تماشا کن مرا
صيد ِ در دام ِ توام ، دام ِ توام خوشتر ز باغ
گرچه در دامم ولي رامم تماشا کن مرا
نيست اميدي که روشن بر تو گردد ديده ام
آفتاب ِ بر سر ِ بامم ، تماشا کن مرا
گشته ام از عشق ِ تو رسوا ميان ِ خاص و عام
شهره ي عشقت در ايامم ، تماشا کن مرا
( علي اکبر قافله باشي )

+ علي

من ماندم و دو راهي ِ يک سينه پر ز آهي
يک آسمان ندامت ، يک شب پر از تباهي
تو رفتي و صدايت ، دور از تو شد صداقت
دل ها شکسته بيني ، در حسرت ِ رفاقت
در حسرت ِ سپيدي ، در اوج ِ اين پليدي
گفتي خدا نگهدار ، اشک مرا نديدي
من ماندم و اميدي ، شايد که تو رسيدي
در پشت ِ اين سياهي ، شايد رسد سپيدي
شايد شوي پديدار ، در لحظه هاي ِ ديدار
شايد که باز بينم ، چشمان ِ پر خريدار
( سميرا جانقرباني )

+ علي

دلي دارم پر از درد و پر از غم
نمي دانم غم ِ دل کي شود کم
شکايت مي کنم از غم چو مجنون
دلي دارم پر از درد و پر از خون
غم ِ عشقي که بيچاره کند دل
دل ِ ما همچو کشتي مانده در گل
بهاري بودم و خوشحال و خندان
ولي افسوس غم افتاد بر جان
شب و روزم گذشته از حکايت
ديگر چيزي نمانده جز شکايت
همه از درد و غم ، نالان و بي هوش
وجود ِ من ز غم گشته فراموش
کلام ِ آخرم اي دوست اين است
که تا غم هست دنيايم چنين است
( سميه بلوچ قرائي )

+ علي

سلام

اميد كه هميشه دلشاد باشيد

مثل هميشه قشنگه

موفق باشي